به کوشش: عبدالرضا مهجور
میگویند:
شرفالمکان بالمکین
پنجرههای فولادی بوسیدنی میشوند
وقتی که...
دخیل امام رضا(ع) شده باشند
و خاک...
شفا میدهد!
وقتی که...
قطرات خون حسین(ع)
تشنه تشنه
سیرابش کرده باشند
و شرف تو...
ای شهر
ای خونین
ای خونین شهر
این است که به دست خدا آزاد شدی!
و سلام به تو، مسافر نور
خرداد که میشود، عطر بیتالمقدس و شهدایش مشام جان انسان را پر میکند.
پس با شعری به یاد خرمشهر و جهانآرا... بسمالله...
زنده یاد احمد زارعی
... بسیجی بود و سردار و بعد هم شاعر، او از بانیان اصلی برپایی کنگرههای شعر دفاع مقدس بود. مرحوم استاد سید حسن حسینی در وصف او مینویسد: «زندهیاد احمد زارعی را میتوان گفت: از ذوقمندانی بود که در جبهه میجنگیدند یا از جنگجویانی که در محفل شاعران هم خودی نشان میداد... به هر حال، روح آسمانی او تاب تحمل قفس تنگ خاک را نیاورد و در نهایت با شهادتی دردناک و تدریجی به جوار شهیدان نقل مکان کرد» با او همقدم میشویم در خیابانهای خرمشهر و... درد دلهایش با محمد جهانآرا، روحش با شهدا محشور باد.
کلمات کلیدی: